این متن با استناد به گزارشهای رسمی، به بحران نگرانکننده افت تحصیلی دانشآموزان در ایران، بهویژه در استانهای غیرفارسزبان و کمترتوسعهیافته میپردازد و نشان میدهد که این مشکل فقط یک چالش آموزشی نیست، بلکه ریشه در تبعیض زبانی، نابرابری منطقهای و تمرکز قدرت دارد. نویسنده با تأکید بر نقش زبان مادری در یادگیری، استدلال میکند که نادیدهگرفتن این حق، موجب زنجیرهای از محرومیتها از مدرسه تا بازار کار میشود و تا زمانی که زبان مادری به رسمیت شناخته نشود، عدالت آموزشی محقق نخواهد شد. این نوشته دعوتی است برای شنیدن صدای حاشیهنشینان و بهرسمیتشناختن حق آموزش به زبان مادری بهعنوان گامی اساسی در مسیر برابری.
