وقتی صحبت از «کمک» زنان در کسبوکار خانوادگی میشود، باید پرسید: کمک بدون دستمزد یعنی چه؟
میلیونها زن در ایران هر روز کار میکنند، اما نامشان در هیچ فاکتوری نیست، دستمزدی نمیگیرند و قانونی پشتشان نیست. کاری که به اسم «مشارکت خانوادگی» انجام میشود، اگر مزد و قرارداد نداشته باشد، اسم دیگرش «بهرهکشی» است.
بر اساس آمار رسمی ایران در سال ۱۳۹۴، تنها ۱۵٪ از شاغلان کشور زن هستند. با این حال، حتی در میان همین زنان شاغل، حدود ۲۰٪ هیچ دستمزدی دریافت نمیکنند. به عبارت دیگر، از هر پنج زن شاغل، یک نفر عملاً بدون مزد کار میکند. این پدیدهای نیست که صرفاً ناشی از بینظمی یا سهلانگاری باشد، بلکه بازتابی عمیق از ساختارهای نابرابر جنسیتی و بهرهکشی نظاممند در دل خانوادههاست.
زنان بسیاری در کسبوکارهای خانوادگی کار میکنند بدون اینکه قرارداد، سهم، یا حتی عنوان شغلی داشته باشند. آنان نه کارگر محسوب میشوند، نه شریک، بلکه صرفاً «عضو خانواده» یا در بهترین حالت «کمککار» خوانده میشوند. این وضعیت، نقض آشکار حق دستمزد برابر برای کار برابر است که در اسناد بینالمللی حقوق بشر، از جمله کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW)، به رسمیت شناخته شده است.
وقتی زنی در تولید محصولی نقش دارد—مثلاً در تهیه ماستی که در سوپرمارکت محلتان فروخته میشود—اما نه نامش جایی ثبت میشود، نه حقوق یا سهمی از سود میگیرد، با شکلی پنهان از بهرهکشی روبهرو هستیم. کاری که او انجام میدهد، در عمل حیاتی است، اما آن را با برچسبهایی مثل «کمککار» یا «مشارکت در کار خانوادگی» بیارزش جلوه میدهند. این نوع مشارکت در کسبوکارهای خانوادگی، که به آن «کار خانگی تولیدی» گفته میشود، اغلب بدون هیچ قرارداد، بیمه، بازنشستگی یا امنیت شغلی انجام میشود. در واقع، زن کار میکند، اما نه به رسمیت شناخته میشود و نه از حقوق پایهای یک نیروی کار برخوردار است.
میلیونها زن در ایران هر روز بدون مزد، بدون شناسایی قانونی و بدون حق چانهزنی مشغول کار هستند. حقوق بشر، بر اصل برابری و شناسایی کارِ مراقبتی و تولیدی زنان تأکید دارد. شناسایی این شکل از کار و ایجاد چارچوبهایی برای حمایت قانونی و اقتصادی از زنان، میتواند بخشی از بیعدالتی مزمنی را کاهش دهد که سالهاست در دل خانهها و کسبوکارهای خانوادگی نادیده گرفته شده است.