حکومت جمهوری چیست؟

مه 22, 20240 comments

ما بارها درباره‌ی «جمهوری» شنیده‌ایم، امّا چه اطلاعاتی درباره‌ی این نوع از حکومت داریم؟ مردم دارای چه جایگاه اسمی و واقعی در «حکومت جمهوری» هستند؟ جمهوری‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

احتمالاً این جمله حکومت جمهوری را به خوبی توضیح می‌دهد: «منبع اقتدار و قدرت برتر از «مردم» سرچشمه می‌گیرد، قدرت در اختیار آن‌هاست و در نهایت به آن‌ها بر می‌گردد». ولی باید این را هم اضافه کرد که در حکومت جمهوری: «شخص حاکم یا رئیس دولت، نمی‌تواند یک پادشاه باشد یا از طریق فرآیندهای موروثی انتخاب شود.» به جای آن، شهروندان از طریق مشارکت فعال، و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، به انتخاب نمایندگانی دست می‌زنند که دولت از طریق آن‌ها اداره می‌شود.

بد نیست که برای توضیح بیش‌تر، مهّم‌ترین ویژگی‌های «حکومت جمهوری» را با هم مرور کنیم:

قدرت در اختیار شهروندان است: بیش‌ترین قدرت و اختیارات در دستان «گروه شهروندان» متمرکز شده است؛ نه پادشاه، نه یک گروه یا برخی مقامات خاص.

این قدرت (قدرت شهروندان) به نمایندگان واقعی واگذار می‌شود: شهروندان، نمایندگانی را انتخاب می‌کنند که اداره‌ی دولت را به عهد‌ه‌ی آن‌ها بسپارند. امّا نباید فراموش کرد که وظیفه‌ی نمایندگان، حمایت از  اکثریت و یا اقلیت نیست ؛ بلکه آن‌ها باید صدا و نماینده‌ی کل ملّت باشند.

مرجعیت با قانون اساسی است و انتخابات مداوم وجود دارد: قانون اساسی کانونی‌ترین نقطه‌ی حکومت جمهوری است و کل سیستم بر پایه‌ی آن بنا گذاشته می‌شود. مردم نیز می‌توانند از طریق سیستم انتخابات (به عنوان یکی از مهّم‌ترین روش‌ها) این حکومت را حفظ و یا تصحیح کنند.

پاسخگویی و شفافیت فراگیر حکم‌فرماست:  چه مردم یا چه گروه‌های مدنی و چه حکومت(سیستم)، در قبال عملکرد و ثبات سیستم هم مسئول و هم پاسخ‌گو هستند.

دوره‌های مشخصی برای پذیرش مسؤولیت وجود دارد: در حکومت جمهوری، انتخابات به صورت «دوره‌ای» برگزار می‌شود و مدت زمان مشخصی برای دوره‌های مسؤولیت در نظر گرفته شده است. 

یک جمهوری با توجه به رعایت اصول بنیادین دموکراسی، حکومت محدود، تفکیک قوا، توزیع قدرت سیاسی، فقدان پادشاهی یا انتخاب‌های موروثی، حاکمیت قانون و پاسداشت حقوق فردی مشخص می‌شود.

با توجه به چیزهایی که گفته شد، ممکن است این سوال پیش بیاید که جمهوری با دموکراسی چه تفاوتی دارد؟ آیا آن‌ها یکی هستند؟

در یک جمهوری به دلیل وجود مجموعه‌ای از قوانین بنیادی (مثل قانون اساسی)، دولت اجازه‌ی محدود کردن یا سلب برخی از حقوق «تخطی‌ناپذیر» مردم را ندارد؛ حتی اگر آن دولت توسط اکثریت مردم انتخاب شده باشد. امّا اصطلاحاً در یک دموکراسی ناب، اکثریت رأی دهندگان تقریباً قدرت نامحدودی بر اقلیت مردم  دارند. این مهّم‌ترین تفاوت بین جمهوری و دموکراسی است.

می‌توان تفاوت‌ها را به صورت جزيی‌تر بررسی کرد:

ـ در جمهوری، قدرت توسط تک تک افراد حفظ می‌شود؛ یعنی هر یک از شهروندان مهم هستند. امّا در دموکراسی، مردم به صورت «یک کل» محاسبه می‌شوند. 

ـ در حوزه‌ی قانون‌گذاریِ یک حکومت جمهوری، مردم نمایندگان را برای وضع قوانین بر اساس محدودیت‌هایی که در قانون اساسی آورده شده»«محدودیت‌هایی که در قانون اساسی آوزده شده» انتخاب می‌کنند. امّا در یک  دموکراسی، اکثریت قدرت نامحدودی را در اختیار دارد. و حتی ممکن است محدودیت‌های قانونی را دستکاری کنند یا تغییر دهند. هم‌چنین «اقلیت‌ها» به دست فراموشی سپرده می‌شوند.

ـ در دموکراسی این اکثریت است که حکم‌فرمایی می‌کند. امّا در جمهوری این قوانین وضع شده توسط نمایندگان منتخب مردم است که حکم فرماست.

ـ در حوزه‌ی محافظت از حقوق، در دموکراسی‌ها حق می‌تواند توسط اراده‌ی اکثریت نادیده گرفته شود، امّا در جمهوری یک قانون اساسی از حقوق همه‌ی مردم در برابر خواست اکثریت حمایت می‌کند.

ـ عناصر کلیدی در جمهوری: انتخابات آزاد، قانون اساسی، رأی و حقوق فردی است. امّا عناصر کلیدی در دموکراسی: انتخابات آزاد، رأی و حکمرانی اکثریت.

فارغ از این تفاوت‌ها، چه در جمهوری و یا چه در دموکراسی، قدرت نهایتاً در اختیار مردمی است که می‌توانند رأی دهند. همین است که دموکراسی‌ها یا جمهوری‌ها را می‌سازد.

با این حال ناگفته نماند که امروزه کشورهای مختلفی با استفاده از یکسری تعدیل‌ها و یا با در نظر گرفتن ساختارهایی تازه، جمهوری و دموکراسی‌ را با هم ترکیب کرده‌اند. در عین حال بسیاری از دموکراسی‌های امروزی، «جمهوری» هستند و چه به صورت رسمی یا غیررسمی به عنوان «جمهوری‌های دموکراتیک» معرفی می‌شوند.

اما باید به یک نکته توجه کرد: امروزه به صورت رسمی نزدیک به 160 کشور اقتدارگرای جهان از عنوان «جمهوری» در نام خود استفاده کرده‌اند. امّا آیا آن‌ها واقعاً جمهوری هستند؟ جواب کوتاه این است: نه!

بسیاری از آن‌ها این واژه را تحریف کرده‌اند. یکی از شناخته‌ شده‌ترین آن‌ها برای ما «جمهوری اسلامی» است. این حکومت در واقع ترکیبی از توتالیتاریسم، میلیتاریسم و تئوکراسیِ خشن است.

کره‌ی شمالی هم از دیگر نمونه‌های نام‌آشناست که نام آن «جمهوری دموکراتیک خلق کره» است. این کشور به طور گسترده یک دیکتاتوری نظامی و یک رژیم توتالیتر شناخته می‌شود تا جمهوری!

همین‌طور روسیه به لحاظ نظری یک جمهوری است؛ امّا شواهد قدرتمندی وجود دارد که نشان می‌دهند انتخابات به شدت کنترل‌شده و تحت تاثیر هیات حاکمه است.

پس نباید فریب نام «جمهوری» در عناوین این کشورها را خورد. آن‌ها حداقل برای مشروعیت و مقبولیت عمومی از این اسامی استفاده می‌کنند ولی همزمان ساختارهای بنیادین جمهوری را جهت حفظ قدرت تغییر می‌دهند؛ تا جایی که چیزی جز اسم «جمهوری» باقی نمی‌ماند.