یک سال پس از مرگ ابراهیم رئیسی؛ نگاهی به کارنامه «قاضی مرگ»

مه 21, 20250 comments

در سالگرد مرگ ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور پیشین جمهوری اسلامی که در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در سانحه سقوط بالگرد جان باخت، پرسشی اساسی بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است:

او که بود و چه میراثی از خود به‌جا گذاشت؟

از «هیأت مرگ» تا گورهای بی‌نام و نشان

نام ابراهیم رئیسی با یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ جمهوری اسلامی گره خورده است؛ اعدام‌های دسته‌جمعی سال ۱۳۶۷. او به‌عنوان یکی از چهار عضو «هیأت مرگ» با حکم روح‌الله خمینی، مسئول بررسی و صدور احکام اعدام هزاران زندانی سیاسی شد. این احکام در دادگاه‌هایی چند دقیقه‌ای و بدون حق دفاع صادر شدند. آمارهای غیررسمی حاکی از اعدام و دفن دست‌کم ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر در گورهای جمعی و بی‌نام و نشان در خاوران و دیگر مناطق ایران است.

صعود در دستگاه قضایی و ورود به پاستور

رئیسی در سال ۱۳۹۸ با حکم علی خامنه‌ای به ریاست قوه قضائیه رسید و تنها دو سال بعد، در انتخاباتی با مشارکت پایین و تقریباً بدون رقیب، به ریاست جمهوری منصوب شد. اما این صعود سیاسی، با افزایش چشمگیر موارد نقض حقوق بشر همراه بود.

از حجاب اجباری تا کشتار معترضان

تنها دو ماه پیش از قتل مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، رئیسی شخصاً فرمان تشدید برخورد با «بدحجابی» را صادر کرد. پس از قتل مهسا، اعتراضات سراسری جنبش «زن، زندگی، آزادی» کشور را درنوردی که دولت رئیسی در مقابله با این جنبش، به سرکوبی بی‌سابقه دست زد.

در دوره‌ی ریاست او بر دولت و شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، بیش از ۵۵۰ معترض توسط نیروهای امنیتی کشته شدند و دست‌کم ۹ نفر به اتهامات سیاسی اعدام شدند. لایحه‌های جدید برای تشدید مجازات زنان بدون حجاب، تصویب طرح‌هایی چون «طرح نور» و موج جدید سرکوب نیز در همین دوره رقم خورد.

قضاوت تاریخ

ابراهیم رئیسی از سوی بسیاری از خانواده‌های دادخواه و نهادهای حقوق بشری، یکی از چهره‌های محوری در چهار دهه نقض فاحش حقوق بشر در ایران شناخته می‌شود. او با لقب‌هایی چون «قاضی مرگ»، «جلاد ۶۷» و «قصاب تهران» در حافظه‌ی معترضان و قربانیان ماندگار شد.

تحریم او توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا در سال ۱۳۹۸ و نیز پیشنهاد گنجاندن نام او در فهرست تحریمی اتحادیه اروپا در سال ۱۳۹۰، گواهی دیگر بر نقش محوری‌اش در سرکوب و جنایت است.

دادخواهی بی‌دادگاه

مرگ ابراهیم رئیسی پیش از محاکمه، برای خانواده‌های خاوران، مادران دادخواه و هزاران قربانی جمهوری اسلامی، پایانی تلخ بود؛ از آن رو که «عدالت» بار دیگر قربانی شد. منصوره بهکیش، از مادران دادخواه اعدام‌های ۶۷، پس از مرگ او نوشت: «با تمام وجود در شادی آزادی‌خواهان ایران و زنان مبارز شریکم؛ اما دلم برای غیبت دادگاه و محاکمه او سنگینی می‌کند.»