پس از انقلاب ۱۳۵۷، شرایط زندگی اقلیتهای دینی در ایران دستخوش تغییرات شد. با اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی، مسیحیان را به عنوان یکی از اقلیتهای دینی رسمی به رسمیت میشناسد، اما نوکیشان مسیحی با سرکوب گستردهای مواجهاند. فشارهای امنیتی، محدودیتهای حقوقی و اجتماعی، و خطر بازداشت، بسیاری از آنان را به زندگی مخفیانه یا مهاجرت اجباری سوق داده است. در این پست، به بررسی الگوی سرکوب جامعه مسیحیان در ایران و راههای افزایش امنیت آنها میپردازیم. آگاهی از این روشها میتواند به افراد کمک کند تا خطرات را کاهش داده و فعالیت مذهبی خود را به شیوهای امنتر ادامه دهند.
سرکوب قانونی و محدودیتهای حقوقی
مسیحیان ایران بهطور رسمی به عنوان اقلیت مذهبی شناخته شدهاند، اما در عمل از حقوق کامل شهروندی برخوردار نیستند. نوکیشان مسیحی، به دلیل تغییر دین از اسلام، با اتهام ارتداد مواجه شده و ممکن است به احکام سنگین قضایی، از جمله زندانهای طولانیمدت، محکوم شوند. بسیاری از مسیحیان، بهویژه نوکیشان، از مشاغل دولتی محروم شده و برخی حتی امکان ادامه تحصیل ندارند. حکومت ایران با نظارت شدید بر کلیساها، بسیاری از آنها را مجبور به تعطیلی کرده و چاپ و توزیع کتاب مقدس به زبان فارسی نیز با محدودیتهای جدی روبهرو است.
سرکوب و بازداشت نوکیشان مسیحی
در ایران، تغییر دین از اسلام به مسیحیت یک خطر بزرگ محسوب میشود. نوکیشان مسیحی بارها توسط نیروهای امنیتی بازداشت و با احکام سنگین مواجه شدهاند. کلیساهای خانگی، که محلی برای گردهمایی مسیحیان فارسیزبان هستند، هدف اصلی حملات نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند. در برخی موارد، افراد بازداشتشده تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتهاند تا مجبور به اعتراف شوند. مواردی چون دستگیری کشیش یوسف ندرخانی و کشیش ویکتور بتتمرز نمونههایی از این سرکوبها هستند. این فشارها باعث شده بسیاری از نوکیشان مسیحی برای حفظ امنیت خود، ایمانشان را بهصورت مخفیانه زندگی کنند و از حضور در اجتماعات مذهبی خودداری کنند.
تبعیض اجتماعی و فرهنگی
جامعه مسیحیان ایران، بهویژه نوکیشان، در محیطهای کاری و آموزشی با تبعیضهای مختلفی مواجه هستند. فرزندان مسیحیان در مدارس مجبور به شرکت در مراسم مذهبی اسلامی میشوند و هرگونه ابراز هویت دینی ممکن است برای آنها پیامدهای جدی داشته باشد. رسانههای حکومتی نیز با انتشار برنامههای تبلیغاتی، تصویری منفی از مسیحیت ارائه میدهند و نوکیشان را به عنوان «عوامل دشمن» معرفی میکنند. این فضا باعث انزوای اجتماعی بسیاری از مسیحیان شده است. در حالی که ارامنه و آشوریها به دلیل پیشینه تاریخیشان تا حدی تحمل میشوند، نوکیشان مسیحی به دلیل تغییر دین و ارتباط با کلیساهای فارسیزبان، هدف اصلی سرکوب حکومت قرار گرفتهاند.
مهاجرت اجباری مسیحیان
به دلیل سرکوب شدید، بسیاری از مسیحیان ایرانی مجبور به ترک کشور شدهاند. نوکیشان مسیحی، که تحت تعقیب امنیتی قرار دارند، اغلب به کشورهای همسایه مانند ترکیه و ارمنستان پناه میبرند و برخی از آنها از طریق برنامههای پناهندگی به کشورهای غربی منتقل میشوند. این مهاجرت اجباری نهتنها زندگی شخصی آنها را تحت تأثیر قرار داده، بلکه باعث تضعیف جامعه مسیحی در داخل ایران شده است. بسیاری از مسیحیان پناهنده، به دلیل عدم ثبات اقتصادی و حقوقی در کشورهای میزبان، با مشکلات جدی روبهرو میشوند، اما در عین حال، از آزادی مذهبی بیشتری برخوردارند و میتوانند باورهای خود را آزادانه ابراز کنند.
افزایش امنیت فردی و دیجیتال
در شرایط سرکوب، رعایت نکات امنیتی حیاتی است. مسیحیان باید ارتباطات خود را با دقت مدیریت کنند و از پیامرسانهای رمزگذاریشده مثل سیگنال برای مکالمات حساس استفاده کنند. همچنین، استفاده از VPNهای امن، احراز هویت دو مرحلهای برای حسابهای آنلاین، و محدود کردن اطلاعات شخصی در فضای مجازی، خطرات امنیتی را کاهش میدهد. در جلسات کلیسایی نیز بهتر است تلفنهای همراه خاموش شوند تا از شنود احتمالی جلوگیری شود. داشتن هشیاری نسبت به نفوذیها و خبرچینها در گروههای مسیحی، میتواند از دستگیریهای ناگهانی جلوگیری کند. رعایت این نکات به نوکیشان مسیحی کمک میکند تا با خطر کمتری به فعالیتهای مذهبی خود ادامه دهند.
سازماندهی کلیساهای خانگی به شیوهای امن
برای کاهش خطر دستگیری، کلیساهای خانگی باید بهصورت غیرمتمرکز عمل کنند. گروههای کوچک و مستقل، امنیت بیشتری دارند، زیرا در صورت بازداشت یک عضو، کل شبکه لو نخواهد رفت. جلسات کلیسایی باید در مکانهایی با الگوی نامشخص برگزار شوند تا جلب توجه نکنند. همچنین، بهتر است اطلاعات شخصی اعضا ثبت نشود تا در صورت دستگیری، حکومت نتواند سایر اعضای گروه را شناسایی کند. اتخاذ این روشها به مسیحیان امکان میدهد که ایمان خود را حفظ کرده و در عین حال، از پیامدهای امنیتی احتمالی در امان بمانند.
حمایت بینالمللی و آینده جامعه مسیحیان
مسیحیان ایران میتوانند از طریق ارتباط با سازمانهای حقوق بشری و رسانههای مستقل، سرکوبها را مستند کرده و صدای خود را به گوش جهانیان برسانند. حمایت از یکدیگر و ایجاد شبکههای کمکرسانی برای خانوادههای بازداشتشدگان نیز ضروری است. در سطح بینالمللی، فشار بر حکومت ایران برای رعایت حقوق اقلیتهای دینی میتواند باعث کاهش سرکوب شود. در نهایت، اتحاد بین گروههای مختلف مسیحی و تقویت آگاهی امنیتی، راهی برای حفظ این جامعه در شرایط دشوار کنونی است.