ابول کورکور؛ خداحافظ ایران

مارس 27, 20250 comments

او چرا مخفی شده بود؟

ابول کورکور پس از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ مجبور شد زندگی مخفیانه‌ای را آغاز کند. او یکی از صدها معترضی بود که تحت تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفتند. بر اساس شهادت منابع محلی، مأموران بارها به دنبال بازداشت او بودند، اما او موفق شده بود دو سال در نقاط مختلف مخفی شود. در این مدت، بسیاری از هم‌رزمانش بازداشت، شکنجه و برخی اعدام شدند. او از یک حق ابتدایی، زندگی بدون ترس از تعقیب و دستگیری، محروم بود.

روز حادثه، چه اتفاقی افتاد؟

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، نیروهای امنیتی محل اختفای ابول کورکور را از طریق ردیابی سیگنال موبایل شناسایی و او را همراه با سه نفر دیگر محاصره کردند. در ویدئوی پخش‌شده، مشخص است که افراد درون خانه از طریق فریادهایشان اعلام تسلیم می‌کنند، اما نیروهای امنیتی به تیراندازی ادامه می‌دهند. شاهدان محلی می‌گویند که پس از تیراندازی شدید، خانه به آتش کشیده شد و نیروهای امنیتی هیچ راهی برای خروج به افراد داخل خانه ندادند. در لحظات پایانی، ابول کورکور خودکشی کرد، اما این پایان ماجرا نبود.

همراهانش چه شدند؟

سه نفر همراه ابول کورکور در آن خانه، حسین مهری، رضا عبدالله‌زاده و سهراب احمدی بودند. طبق گزارش‌ها، سهراب احمدی هنگام تسلیم‌شدن هدف گلوله قرار گرفت و ساعاتی بعد بر اثر جراحات شدید جان باخت. دو نفر دیگر بازداشت شدند و پس از چند روز ویدئوی اعترافات اجباری آن‌ها از رسانه‌های حکومتی پخش شد. گمان می‌رود که این اعترافات تحت فشار و بدون حضور وکیل ضبط شده‌اند، رویه‌ای که پیش‌تر در موارد مشابه برای مشروعیت‌بخشی به سرکوب معترضان استفاده شده است. تاکنون هیچ اطلاعاتی درباره‌ی وضعیت کنونی آن‌ها، محل نگهداری‌شان و احتمال برگزاری دادگاه علنی در دست نیست.

پس از حادثه چه شد؟

پس از کشته‌شدن ابول کورکور، نیروهای امنیتی پیکر او را از محل خارج کردند. دو روز بعد، حساب کاربری «دادخواهان ایران» اعلام کرد که نیروهای حکومتی از تحویل جنازه‌ی او به خانواده‌اش خودداری کرده‌اند و محل نگهداری پیکر او مشخص نیست. این تاکتیک پیش‌تر در موارد مشابه دیده شده است، جایی که نهادهای امنیتی با مصادره‌ی جسد، خانواده را تحت فشار قرار داده و از برگزاری مراسم سوگواری جلوگیری می‌کنند. همزمان با این رویداد، اینترنت در ایذه با اختلال شدید مواجه شد و جو امنیتی در شهر حاکم شد.

رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی، طبق رویه‌ی معمول، افراد حاضر در این درگیری را «اشرار مسلح» نامیدند. اما روایت‌های منتشرشده از سوی مردم نشان می‌دهد که آن‌ها قصد تسلیم داشتند و در شرایطی به رگبار بسته شدند که هیچ درگیری مسلحانه‌ی ادامه‌داری در کار نبوده است. این نخستین بار نیست که نهادهای حکومتی با استفاده از این روایت، کشتار مخالفان سیاسی را تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» توجیه می‌کنند